واکسن شش ماهگی
مرد کوچولو امروز با مامان ژیلا رفتیم مرکز بهداشت واکسن شش ماهگیتم زدی الهی فدات بشم اولش یکم گریه کردی ولی زود آروم شدی عزیزم وقتی برگشتیم خوابیدی ولی بعداز بیدار شدن اصلا حال نداشتی وقتی نگاهت میکردم دلم کباب میشد دوست داشتم مثل همیشه بپر بپر و بازی کنی،ولی قطره استامينوفن خوب اثر کرد زود خوب شدی فعلا فقط ژست چهار دستو پا رو میگیری دستا و زانوهاتو میذاری زمین تاب میخوری بعد با یه شتاب و پرش خودتو به مقصد میرسونی قربونت برم از امروز به بعد حریر بادوم و سوپ به غذات کمکی اضافه شد قطره آهنم باید بهت بدم که خیلی نگران اون دندونای خوشگلتم ولی سلامتیت از همه چی مهمتره عشقه مامان سعی میکنم با مسواک زود دندوناتو تمیز کنم تا سیاه نشن مرواریدات ...
نویسنده :
مامان مهناز
2:03