بزرگ مرد کوچکم
کیارش عزیزم
بعد از یکسال دوباره فرصت اینو پیدا کردم تا بیام خاطرات قشنگ کودکیتو ثبت کنم، توی یکسال گذشته خیلی روزهای خوبی و البته سختی رو باهم گذروندیم الان دیگه شما یه داداش کوچولو داری،روزهای در انتظار داداشی مجبور شدیم توی هجده ماهگی شمارو از شیر بگیریم با اینکه خیلی برام سخت و ناراحت کننده بود،بازم پسره بزرگ من مثل یه مردکوچک با همه چی زود کنار اومد و مامانشو همراهی کرد تا اون روزها زودتر بگذره قربونت برم مرد کوچک و شجاع من دوسسسسست دارم
چ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی